آقای وحید خانزادی - رتبه 25 MBA

نام و نام خانوادگی: وحید خانزادی

رتبه : 25 MBA

معدل موثر: 15/94

رياضيات عمومي 1و/2

زبان فارسي

نظريه هاي عمومي مديريت

دانش مسائل روزدرزمينه مديريت موسسات توليد

استعدادوامادگي تحصيلي ويژه رشته مديريت

زبان تخصصي /انگليسي

زبان عمومي وتخصصي /انگليسي /

72/22

سفید

سفید

سفید

60/83

69/67

سفید

1.     با سلام؛ در ابتدا تشکر می‌کنم به خاطر وقتی که برای مصاحبه اختصاص دادید. کمی خود را معرفی کنید و بفرمایید مقطع کارشناسی را در چه رشته و دانشگاهی گذراندید؟

سلام. وحید خانزادی هستم، متولد سال 70 و دانشجوی ترم آخر رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی.

 

2.       در زمان تحصیل در مقطع کارشناسی وضعیت تحصیلی شما به چه صورت بود؟

از نظر تحصیلی وضعیت من متوسط رو به خوب بود. به خاطر ساختار مدیریتی­تر نسبت به بقیه رشته­های مهندسی، رشته صنایع رو با علاقه انتخاب کرده بودم. اما چون در کنار درس به صورت پاره­وقت کار می­کردم کمی معدلم پایین اومد. البته از این موضوع اصلا پشیمون نیستم. چون بسیاری از مباحث درسی رو با کار بهتر متوجه می­شدم.

 

3.    از روند درس خوندنتون برامون بگید، اگر از روزی که خوندن رو برای کنکور کارشناسی ارشد شروع کردید رو به بازه‌های زمانی دو ماهه تقسیم کنیم، تو هر بازه چه قدر درس میخوندید و رو چه دروسی تمرکز می‌کردید؟

اسفند و فروردین

 

اردیبهشت و خرداد

 

تیر و مرداد

فاز اول درسی من از 20 تیر شروع شد.

در این زمان همزمان با کلاس­های ریاضی و جیمت درس خوندن رو شروع کردم. اولش خیلی درس نمی­خوندم. روزی در حد 2-3 ساعت درس، تنها در حدی که از درس اساتید عقب نمونم. اول جزوه کلاس، سپس مثال­های کتاب و اگه وقت اضافی داشتم سوالات تکمیلی ریاضی رو حل می­کردم. برای زبان هم از ابتدای تیرماه با پک دو DLM رو با روش لایتنر شروع کردم. روزی 30 تا کارت میخوندم.­

از اواسط مرداد ساعات درسیم رو افزایش دادم و به حدود 5 ساعت رسوندم. در این زمان برای ریاضی وقت بیشتری گذاشتم و هر فصل که تموم می­شد همه مثال­های درسی و تست­های تکمیلی سطح 1 هر فصل از ریاضی رو حل میکردم.

شهریور و مهر

 طبق برنامه­ای که برای خودم ریخته بودم، فاز اول درسیم تا 15 مهرماه بود. تا این زمان باید تمام مثال­های داخل درس ریاضی و تست­های تکمیلی سطح 1 ریاضی، و کتاب جیمت آقای عرفانیان به طور کامل تموم می­شد. زمان­های بین ریاضی و جیمت هم زبان می­خوندم.

به همین دلیل از اول شهریور مطالعه روزانم رو به 6 ساعت رسوندم و سعی می­کردم هر روز برنامه رو اجرا کنم. چون هر روزی که درس نمیخوندم، دیگه وقتی برای جبرانش نبود.

البته این میزان فشار درسی اونم برای تابستون شاید عجیب به نظر بیاد! دلیل این موضوع این بود که من دانشجو بودم و طبعا از مهرماه ساعت درسیم افت می­کرد. پس باید در مرداد و شهریور با خوندن بخش زیادی از درس­ها این کاهش رو جبران می­کردم.

از 15 مهرماه فاز دوم درسی من شروع می­شد که شامل دوره تمامی مباحث ریاضی از روی جزوه و کتاب و پس از مطالعه هر فصل، حل خودآزمایی 1 و2 در زمان استاندارد و به صورت آزمون بود. برای خودم یک شرط هم گذاشته بودم که اگه زیر 75% زدم، برگردم و کل مثال­های درس رو حل کنم!!!

اوایل مهرماه بود که کتاب زبان عمومی آرمان اشراقی هم شروع کردم به خوندن. تقریبا روزی 1 ساعت زبان می­خوندم.

آبان و آذر

شاید بشه گفت سخت­ترین بخش درس خوندن برام این دو ماه بود. فشار درسی دانشگاه از یک طرف، و خستگی ناشی از 4 ماه مطالعه برای کنکور، واقعا خستم کرده بود.

فاز دوم دس خوندن من تا آخر 15 آبان بود. تا اون موقع باید همه درس­ها یک دور دوره می­شد. همه تست­های تکمیلی سطح اول و خودآزمایی ریاضی حل می­شد.

از 15 آذر فاز آخر درس خوندن که بهتره اسمش رو کنکوری خوندن بذارم، شروع شد. در این زمان جلد 2 ریاضی 1 و 2 رو شروع کردم. از سال 1384 شروع کردم و طبق توصیه دکتر آقاسی توی سایتشون عمل کردم. اول کنکور­های اولویت 1 رو تا سال 87 زدم و بعد اولویت 2.

برای جیمت، تست­های کنکور رو یه بار دیگه حل کردم و کتاب جیمت دکترای آقای عرفانیان رو حل کردم و بخش هوش تجسمی رو از کتاب جیمت مدسان خوندم.

برای زبان هم هفته­ای 3 روز کتاب لانگمن PBT رو می­خوندم. آخر آذر پک 2 DLM تموم شد.

دی و بهمن

در این زمان امتحانات پایان ترم دانشگاه هم شروع شده بود. به همین دلیل وقت زیادی برای درس خوندن نداشتم. حداکثر روزی 3 ساعت درس می­خوندم و بیشتر روی ریاضی و زبان وقت می­ذاشتم. به دلیل اینکه جیمت ماهیتا زیاد فرار نیست و از مباحث ساده ریاضی به شیوه­ای خلاقانه استفاده می­کنه، تا آخر امتحانا نخوندم.

15 دی که امتحانا تموم شد، تقریبا به مدت یک ماه وقت داشتم دوباره خودمو به بقیه کنکوریا برسونم. رتبه­های آزمون­های آزمایشیم افت کرده بود و شبیه زنگ خطر بود برام.

تنها یک ماه وقت داشتم. در این بخش آخر روزی بین 6-10 ساعت، بسته به شرایط، درس می­خوندم و یک روز در هفته هم به خودم استراحت می­دادم. همه تست­های ریاضی کنکورای سال 88 تا 92 رو توی زمان استاندارد می­زدم و درصد می­گرفتم. سوالات غلط رو علامت می­زدم و پنجشنبه­ها به جای کنکور جدید، سوالات غلط هفته رو حل می­کردم.

در این زمان کتاب 2000 تست آقای عرفانیان منتشر شد. طبق برنامه­ای که داشتم باید حداقل نصف اون رو تا کنکور حل می­کردم.

زبان روزی 6 تا متن از کتاب زبان تخصصی مدیریت می­خوندم و تست­های کتاب لانگمن PBT رو هم حل می­کردم و برنامه دوره DLM رو هم شروع کردم. روزی 80 تا کارت می­خوندم(به صورت دوره­ای، نه به روش لایتنر) .

به طور کلی در روزی 8 ساعته، 4 ساعت ریاضی، 2 ساعت جیمت و 2 ساعت زبان می­خوندم.

این برنامه در همون هفته­ای که کنکور به تعویق افتاد هم ادامه داشت.

 

4.     در مورد تفاوتی که کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد با هم دارند برامون بگید؟ و به نظر شما این تفاوت در کدام بخش این دو کنکور است؟

به نظرم تفاوت عمده کنکور ارشد با کارشناسی در اینه که فرد می­دونه برای چی کنکور میده و چه رشته­ای رو واقعا دوست داره. نه مثل دوران دبیرستان که بچه­ها خیلی وقت­ها بسته به جو اون سال و کلیشه­های موجود انتخاب رشته می­کنن. اما از نظر روش موفقیت، تفاوتی بین کنکورها وجود نداره. تنها یک فرمول برای موفقیت در هر کنکوری یا شاید بهتره بگم هر امتحانی وجود داره و این فرمول تلاش کردن و درس خوندنه. اگر کسی برای کنکور تلاش کنه و سر امتحان براش مشکل خاصی پیش نیاد، حتما نتیجه تلاشش رو می­بینه.

 

 

5.    آیا شما در کلاس‌های پژوهش شرکت کردید و در صورت شرکت آیا با کلاس‌ها همگام بودید؟ به نظر شما تأثیر کلاس‌ها در موفقیت شما تا چه حد بود؟ 

بله من کلاس­های آقای عرفانیان و آقاسی رو شرکت کردم و در تمام مدت سعی کردم از برنامه کلاسی عقب نمونم.  به نظرم شرکت در کلاس و بعد از اون در آزمون­های آزمایشی به برنامه درس خوندن نظم خوبی میده. استادها می­دونن که چه مبحثی مهم­تره و چقدر باید رو هر مبحث وقت گذاشت و تدریس خوشون بر این اساس تنظیم می­کنند. این موضوع باعث نظمی منطقی در درس خوندن می­شه.

 

 

6.       توی کنکور امسال چقدر مطالعه داشتی که تونستی این رتبه رو بیاری؟

توی سوال 3 به دقت روند ساعت­های درسیم رو شرح دادم. اما به طور کلی قبل از مرداد روزی 2-3 ساعت، مرداد روزی 5 ساعت و شهریور 6 ساعت. مهر، آبان و آذر به خاطر دانشگاه روزی به 2-3 ساعت، و از 15 دی به بعد روزی 6-10 ساعت. به صورت تخمینی حدود 700 ساعت درس خوندم.

 

 

7.    در آزمون‌ها چه طور؟ به نظر شما سطح سوالات، طراحی اساتید تا چه حد شبیه به کنکور ارشد بود؟ در مورد رقابت این آزمون‌ها چی می تونید بگید؟ آیا رقبای اصلی تون رو در این آزمون‌ها دیدید و کلا نتایج و روند شما به نتایج کنکور شبیه بود؟

سطح سوالات عمومی آزمون­ها خیلی خوب بود. سطح سوالات ریاضی خیلی بالاتر از سطح کنکور بود. اما به گونه­ای طرح شده بودند که برای پاسخگویی نیاز به درک عمیق از ریاضی داشتند و باعث فهم بهتر درس می­شدند.

سطح سوالات جیمت و زبان بسیار مناسب و نزدیک به کنکور بود. درصدهای من در آزمون­های آزمایشی این درس­ها بسیار نزدیک به کنکور بود.

 

8.      برنامه شخصی شما آیا با آزمون‌ها هماهنگ بود و لزومی در این کار می‌بینید؟

برنامه من زیاد مطابق با آزمون­ها نبود. برای هر آزمون تنها سه روز قبل از آن درس می­خوندم و شاید به همین دلیل رتبه من خیلی مشابه کنکورهای آزمایشی شد.

 

 

9.    نحوه تست زدن شما به چه صورت بود؟ در واقع منظورم اینه که چه نسبت درس میخوندید و چه نسبت تست می­زدین؟ و آیا روش خاصی برای تست زدن داشتید؟

به طور خاص از آذر ماه شروع به تست­زنی کردم و به جز در زمان استاندارد زدن، از تکنیک دیگه­ای استفاده نمی­کردم.

 

10.     منابع شما برای کنکور ارشد در درس‌های مختلف چی بود و چه منابعی پیشنهاد می‌کنید برای داوطلبان؟

MBA

نام درس

منابع

GMAT

کتاب جیمت کارشناسی، دکترا  و 2000 تست آقای عرفانیان. کتاب جیمت مدرسان شریف.

ریاضی عمومی 1و2

4 جلدی دکتر آقاسی.

زبان تافل

کتاب تافل iBT آکسفورد. کتاب لانگمن PBT. کتاب زبان تخصصی مدیریت دهدشتی. پک 2 DLM. زبان عمومی آرمان اشراقی.

 

11.   شده بود که از درس خوندن خسته شی یا ناامید از نتیجه گرفتن بشی؟ در این شرایط چی کار می‌کردی و چی بود که تو رو به نتیجه گرفتن امیدوار می‌کرد...؟

زمان­های زیادی بود که از درس خوندن خسته شده باشم. مخصوصا چون دانشجو بودم، 13 واحد درسی برام فشار مضاعفی رو ایجاد کرده بود. در این زمان تنها چیزی که به من انگیزه ادامه دادن میداد، هدفم بود. این هدف برای من قبولی در دانشگاه تهران یا شریف بود و فکر کردن به اونها بهم انگیزه می­­داد.

 

12.    کاری هست که از انجام ندادنش افسوس بخوری؟ در این مورد چه توصیه‌ای برای داوطلبین داری؟

شاید پاسخ منفی به این سوال یکم عجیب باشه. اما الان که اینجام کاری نیست که از انجام دادن یا ندادنش پشیمون باشم. برای این کنکور از خیلی چیزا گذشتم و در اون زمان بهترین انتخاب­های ممکن بودند. حتی در صورتی که رتبه خوبی کسب نمی­کردم، نارحت نبودم چون میدونم با توجه به شرایطی که داشتم، همه تلاشم رو کردم و از این بیشتر کاری از دستم بر نمیومد.

 

13.  در دو زمان میخوام بدونم چه رتبه‌ای از خودت متصور بودی؟یکی نزدیک بهمن و قبل از کنکور و یکی هم اسفند و بعد از کنکور؟ کلا از نتیجه راضی هستی یا حس می‌کنی حقی تضییع شده ازت؟

از روزی که در اوایل اردیبهشت برای مشاوره پیش آقای عرفانیان رفتم، رویای رتبه زیر 20 رو داشتم. اما هر چی می­گذشت، انتظارم کمتر می­شد. در بهمن ماه به زیر 100 فکر می­کردم. اما بعد از کنکور واقعا نظری نداشتم! آسون بودن سوالات ریاضی پیش­بینی رو خیلی سخت کرده بود. در نهایت بعد از اعلام نتایج از انجایی که رتبم نهاییم به رتبه مورد علاقم نزدیک بود، خیلی خوشحال بودم.

 

14.   حالا که نتیجه‌ها اومده و رتبه تون هم خوب شده، منصفانه نظرتون راجع به کنکور امسال چی بود؟ به نظرت در رقابت منصفانه‌ای شرکت داشتی یا نقدی به سوالات و فضای حاکم بر این رشته هست؟ کلا چقدر خودت رو برای یه همچین کنکور آماده کرده بودی؟

واقعیتش نمیدونم منظورتون از منصفانه چیه! به نظرم واگذاردن همه چیز به یک کنکور 4 ساعته، مخصوصا برای رشته MBA که ساختار  تجربی داره، واقعا منصفانه نیست. یا از طرف دیگه انتخاب همین افراد با درسایی که ارتباطی با رشته MBA نداره منصفانه نیست. خوشحالم که جدیدا بحث مصاحبه برای رشته MBA دوباره مطرح شده.

از نظر برگزاری آزمون هم اونطور که شنیدم در بعضی حوزه­ها ناهماهنگی پیش اومده و سوالات دیر توزیع شده یا مثلا دفترچه اول جمع نشده، به نظرم این موضوع بیشتر می­تونه در رشته اجرایی تاثیر گذار باشه تا MBA. چون ساختار نمره­دهی کنکور MBA به شکلیه که باید هر کسی باید تا می­تونه به سوالات جواب بده و درصد گرفتن از زبان آسون­تر از جیمت یا ریاضیه! اما در رشته اجرایی تنها یک دفترچه است و اگه دفترچه اول جمع نشده باشه یعنی 90 دقیقه زمان بیشتر برای گروهی  از افراد. که این موضوع منصفانه نیست.

همچنین امیدوارم داوطلبای کنکور، یک کنکور آزمایشی ارشد شرکت کرده باشند. به طور کلی سروصدا در این آزمون خیلی بیشتر از کنکور کارشناسیه. از یک ساعت پس از شروع آزمون که اجازه خروج از سالن داده میشه، افراد به طور مداوم در حال رفت و آمد هستند و اگه داوطلبان نمونه­ای از این موضوع رو دیده باشند، مدیریت کردن اون شرایط براشون راحتتره.

 

15.   در زمان درس خوندن برای کنکور تفریح هم داشتی؟ چقدر وقت صرف تفریحاتتون می کردین در طول هفته؟

بله. در تابستون هفته­ای یک روز با دوستانم بیرون می­رفتم. گاهی کوه، استخر و...  با شروع دانشگاه همون دانشگاه رفتن و سر کلاس­ها نشستن به نوعی تفریح بود. در یک ماه آخرهم به طور مرتب هر هفته استخر می­رفتم.

 

16.    تو بحث ارشد ، اگه به عقب برگردی بازم برای کنکور همین دپارتمان مدیریت پژوهش با این کادر اساتیدرو انتخاب می‌کنی؟

بله حتما.

 17.  به عنوان سوال آخر برامون از اون چند ماه (آخر بهمن تا اول اردیبهشت) که احتمالاً هم با کلی فکر و خیال گذشته که چه رتبه‌ای در انتظارمه، بگید؟

قبل از کنکور انتظار زیر 100 داشتم. بعد از کنکور که درصدهام رو حساب کردم و توی سایت آقای عرفانیان پرسیدم برام حدود 40-60 تخمین زدن. چون خیالم راحت شده بود زیاد بهش فکر نمی­کردم. البته دانشگاه هم باعث می­شد خیلی ذهنم منحرف بشه. ترم کنکور 13 واحد برداشته بودم و برای ترم آخر 20 واحد تخصصی مونده بود. درگیری دانشگاه کمی ذهنم رو از کنکور دور می­کرد. با این حال همیشه حس ترسی از اینکه "آیا قبول میشم یا نه؟" وجود داشت.

 در واقع بدترین زمان برای متقاضی­های MBA بعد از اعلام نتایج و روبه­رو شدن با کاهش شدید ظرفیت­ها بود.


 

آدرس: ضلع جنوب غربی میدان ولیعصر؛ جنب سینما قدس، کوچه مینو؛ پلاک 132؛ موسسه آموزش عالی آزاد پژوهش

تلفن تماس : 88933620 - 86741
آآدرس ایمیل : info@pazhuhesh.org
نام :
تلفن :
ایمیل :
پیام :
© تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به موسسه آموزش عالی آزاد پژوهش می باشد .